نتایج جستجو برای عبارت :

سراب.

کتاب صوتی رمان شب سراب
 
دانلود فایل
 
 
 
 
 
 
 
 
 
کتاب و فایل صوتی رمان شب سراب | god22 | 5064god22.ifilm20.ir › god22 › htmlکتاب و فایل صوتی رمان شب سراب ... نام رمان :رمان شب سراب به قلم : ناهید ا. ... به درخواست نویسنده / ناشر لینک های دانلود حذف گردید صفحه ی اول رمان: – سلام– به به ...
دانلود رایگان کتاب صوتی شب سراب اثر ناهید ا پژواک :: نسیم بوکnasimbook.blog.ir › post-10۲۹ خرداد ۱۳۹۸ - دانلود کتاب صوتی شب سراب اثر ناهید ا پژواک فرمت فایل ها: mp3 تعداد فایل ها: 50 حجم کل فایل ها
دانلود اهنگ عشق من ناز نکن از سراب لینک مستقیم همراه با متن. عشق من ناز نکن عمرما پایون میگیره. یه روزی دست زمونه تورو از من میگیره. وقتی تنها باتو بودن واسه من زندگیه.
دانلود آهنگ جدید سراب و سروش ملک پور عشق من ناز نکن با لینک مستقیم ... دانلود آهنگ جدید سراب و سروش ملک پور به نام عشق من ناز نکن + متن آهنگ. Download New Music of Sarab & Soroush Malekpour Called Eshghe Man Naz Nakon.
دانلود اهنگ عشق من ناز نکن از سراب (کیفیت 320) mp3 همراه با متن با ... دانلود اهنگ عشق من ناز نکن از سرا
خواهرم زنگ زد گفت فردا بریم سراب صحنه 
منم خواب بودم با صدای گوشی بیدار شدم 
گیج و منگ گفتم سراب صحنه همون سراب نیلوفره؟
خواهرم گفت نه همون جایی که تو و بنیامین رفتید 
گفت فردا وسیله میبریم میرسم اونجا پیک نیک 
گفتم من بخاطر اینکه این هفته سه بار رفتم کرمانشاه و برگشتم خیلی خسته
ممکنه نتونم بیام 
گوشی رو قط کردم .
دلم هری ریخت شروع کردم به اشک رو سایلنت 
من اونجا چطوری پا میزاشتم وقتی بنیامین اونجا خاطره داشتم.
دانلود اهنگ عشق من ناز نکن از سراب (کیفیت 320) mp3 همراه با متن با لینک مستقیم : همه حرفام بخدا از عشق و از سخاوته. عشق من بی کسی و شب باتو پایون میگیره. دانلود آهنگ جدید سراب و سروش ملک پور عشق من ناز نکن با لینک مستقیم. همه رگهام از ...
دانلود آهنگ جدید سراب و سروش ملک پور به نام عشق من ناز نکن + متن آهنگ. Download New Music of Sarab & Soroush Malekpour Called Eshghe Man Naz Nakon.
 دانلود آهنگ عشق من سراب quotجهت دانلود کامل آهنگ کلیک کنید httpwwwmelo96irpost224 quot quotجهت دانلود کامل ... دانلود آ
دانلود اهنگ عشق من ناز نکن از سراب (کیفیت 320) mp3 همراه با متن با لینک مستقیم : همه حرفام بخدا از عشق و از سخاوته. عشق من بی کسی و شب باتو پایون میگیره. دانلود آهنگ جدید سراب و سروش ملک پور عشق من ناز نکن با لینک مستقیم. همه رگهام از ...
دانلود آهنگ جدید سراب و سروش ملک پور به نام عشق من ناز نکن + متن آهنگ. Download New Music of Sarab & Soroush Malekpour Called Eshghe Man Naz Nakon.
 دانلود آهنگ عشق من سراب quotجهت دانلود کامل آهنگ کلیک کنید httpwwwmelo96irpost224 quot quotجهت دانلود کامل ... دانلود آ
فقط سه سالشه تکیه داده بود به دیوار وداشت به روبه روش نگاه میکرد، بهش میگم به چی نگاه میکنی!؟ میگه به ارزوهام بعدم میخنده و میره....
تا کلی وقت داشتم فک میکردم که چطور همچین جمله ای رو به زبون اورده!؟
بعدش به این فکر افتادم که ما از بچگی یاد میگیریم فقط به ارزوهامون نگاه کنیم  شایدم تو خانواده ما ارثیه!!! هرچقدرم که تلاش می‌کنیم همیشه ارزوهامون یه قدم جلوتراند انگار دیگه از خیر ارزوهام تو دنیا گذشتم که مدام خابشونا میبینم... استادمون میگفت چه اش
دانلود کتاب صوتی شب سراب اثر ناهید ا پژواک
دانلود کتاب صوتی شب سراب اثر ناهید ا پژواک
فرمت فایل ها: mp3 تعداد فایل ها: 50 حجم کل فایل ها: 289 مگابایت مدت زمان پخش: 19 ساعت و 5 دقیقه نویسنده: ناهید ا پژواک ناشر: البرز نوبت چاپ: بیست و دوم تعداد صفحات: 576 سال انتشار: 1394 درباره کتاب: این کتاب با اقتباس از کتاب بامداد خمار توسط مولف به جهت اینکه احساس می نمود ...
دریافت فایل
دانلود کتاب صوتی شب سراب اثر ناهید ا پژواک - قطره https://www.ghatreh.com › news › دانلود-کتاب-صوتی
دانلود شیپ فایل مرز شهرستان سراب فرمت فایل دانلودی: .zipفرمت فایل اصلی: shpتعداد صفحات: 1حجم فایل: 14 کیلوبایت قیمت: 4300 تومانشیپ فایل مرز شهرستان سرابدر جدول توصیفی این شیپ فایل موارد زیر موجود است:- نام شهرستان- مرکز شهرستان- مساحت شهرستان به کیلومتر- محیط شهرستان به کیلومتر- مساحت شهرستان به هکتار
پرداخت با کلیه کارتهای عضو شتاب امکان پذیر است.
دانلود آهنگ مرتضی جوان شکسته ام شکسته
Download Music Morteza Javan Shekasteam Shekaste
دانلود آهنگ غمگین مرتضی جوان بنام شکسته ام شکسته
دانلود موزیک و ترانه مرتضی جوان شکسته ام شکسته
دانلود اهنگ شکسته ام شکسته مرتضی جوان
این شعر با اسم سراب هم شناخته میشود
برای دانلود آهنگ به ادامه مطلب مراجعه کنید …
 
تکست و متن آهنگ شکسته ام شکسته مرتضی جوان
شکسته ام شکسته شکسته دل شکسته
خسته شدم عزیزم کجایی شدم خسته
میگفتی که نمیشه تو را تنهات بزارم
چی شد عزیزم بی تو از ت
دانلود آهنگ مرتضی جوان شکسته ام شکسته
Download Music Morteza Javan Shekasteam Shekaste
دانلود آهنگ غمگین مرتضی جوان بنام شکسته ام شکسته
دانلود موزیک و ترانه مرتضی جوان شکسته ام شکسته
دانلود اهنگ شکسته ام شکسته مرتضی جوان
این شعر با اسم سراب هم شناخته میشود
برای دانلود آهنگ به ادامه مطلب مراجعه کنید …
 
تکست و متن آهنگ شکسته ام شکسته مرتضی جوان
شکسته ام شکسته شکسته دل شکسته
خسته شدم عزیزم کجایی شدم خسته
میگفتی که نمیشه تو را تنهات بزارم
چی شد عزیزم بی تو از ت
سگ سراب یک نژاد ایرانی به دلیل قدرت و فیزیک سالمی که دارد خیلی مشهور و محبوب می باشد.
مردم جهان این سگ را به نام ” ماستیف ایرانی ” ، ” شپرد ایرانی ” و ” سگ سرابی ” نیز می شناسند.
مردم ایران زمین مخصوصا قسمت های شمالی ، این نژاد را به عنوان یک سگ نگهبان در برابر خطرات احتمالی به کار می گرفتند. و در حال حاضر نیز تعداد زیادی از افراد ایرانی از سگهای سرابی به عنوان نگهبان خانه ، باغ ، ویلا ، کارگاه و گله هایشان استفاده می کنند.سگ سرابی جزو یکی
عمری به سر دویدم در جست وجوی یارجز دسترس به وصل ویم آرزو نبوددادم در این هوس دل دیوانه را به باداین جست و جو نبودهر سو شتافتم پی آن یار ناشناسگاهی ز شوق خنده زدم گه گریستمبی آنکه خود بدانم ازین گونه بی قرارمشتاق کیستمرویی شکست چون گل رویا و دیده گفتاین است آن پری که ز من می نهفت روخوش یافتم که خوش تر ازین چهره ای نتافتدر خواب آرزوهر سو مرا کشید پی خویش دربدراین خوشپسند دیده ی زیباپرست منشد رهنمای این دل مشتاق بی قراربگرفت دست منو آن آرزوی گم ش
کتاب صوتی رمان شب سراب
نام رمان :رمان شب سراب به قلم : ناهید ا.پژواک حجم رمان : ۵.۶۲ مگابایت پی دی اف ,حجم فایل صوتی :350 مگابایت خلاصه ی از داستان رمان: این رمان در حال و هوای قدیم هستش و روایتگر قصه ی عاشق شدن دختری از خانواده ی اشراف زاده به پسری که شاگرد نجاره هست و بالاخره با hellip; به درخواست نویسنده ...
دریافت فایل
چیزی در دلم می‌شکند. انگار که غرورم باشد. عقلم به دلم _شماتت بار _ میگوید دوباره به سراب دلبسته بوده‌ام.راستش من نمیدانم چه نصیب تو میشود که این چنین بنده‌ات را تشنه راهی سرابش میکنی و وقتی روشنایی اشک ِ شوق ِ رسیدن به چشمانش می‌افتد با روشنایی اشک ِ نرسیدن طاقش میزنی.عادت کرده‌ام به گریه کردن در دلم، بیصدا...ارام...با خودم و خودت در میان جمع.پایم به راه نمی‌اید. اما پیاده و تنها را هنوز خوش‌تر دارم. از دیگران خداحافظی میکنم و راهی خانه میشوم
همزمان با هفته کتاب و کتابخوانی انجام گرفت؛اجرای برنامه های متنوع فرهنگی توسط کتابخانه های عمومی سرابکتابخانه های عمومی سراب همزمان با هفته کتاب و کتابخوانی برنامه های متنوع فرهنگی اجرا کردند.
کتابخانه های عمومی شهرستان سراب به مناسبت درگذشت علامه طباطبایی و ایام گرامیداشت کتاب، کتابخوانی و کتابدار با اجرای برنامه های متنوع فرهنگی میزبان علاقمندان به کتاب و کتابخوانی شدند.
دیدار کتابداران کتابخانه های عمومی شهرستان سراب با ایرج ثقفی
دانلود کتاب صوتی شب سراب اثر ناهید پژواک MP3
 
دانلود فایل
 
 
 
 
 
دانلود کتاب سیر عشق آلن دوباتن | ایران پیپر - دانلود رایگان ...iran-paper.ir › دانلود-کتاب-سیر-عشق-آلن-دوباتندانلود کتاب سیر عشق آلن دوباتن. «نویسنده با مهارت دو سوی ازدواج را نشان می‌دهد و به کاوش تعامل ناسازگار عشق رمانتیک و عشق در عمل می‌پردازد. سیر عشق، کتابی نیمه ... رتبه: ۳٫۳ - ‏۴ رأی
امروز بخوانید؛دانلود رایگان رمان سیر عشقِ آلن دوباتن | دیجی ...www.digikala.com › خانه › کتاب و ادبیات۲۴
دانلود کتاب صوتی شب سراب اثر ناهید ا پژواک
فرمت فایل ها: mp3 تعداد فایل ها: 50 حجم کل فایل ها: 289 مگابایت مدت زمان پخش: 19 ساعت و 5 دقیقه نویسنده: ناهید ا پژواک ناشر: البرز نوبت چاپ: بیست و دوم تعداد صفحات: 576 سال انتشار: 1394 درباره کتاب: این کتاب با اقتباس از کتاب بامداد خمار توسط مولف به جهت اینکه احساس می نمود ...
دریافت فایل
محمد بود که گفتم باهم دعوا کرده بودیم و قهر بودیم 
که قرار بود من امروزشو برم اون جمعه صبحمو بیاد 
هیچی صبح رفتم می بینم اومده! میگه یادم رفت بهتون بگم ببخشید! 
چقدر حرص خورده باشم خوبه؟ 
جمعه صبح و شبم! 
خدایا شکرت 
رئیس جدید بابت شیفتها هیچ نگاهی نمی کنه 
خوب داره میخشو برای برنامه ی من محکم می کوبه 
دلم میخواد گریه کنم 
نشستم تو بخش 
پای اومدن به خونه رو نداشتم 
گفتم برم اون روانپزشکِ خانم که برا وسواسیم قرص داده بود 
نسشستم و نشستم و نشست
از بیدار شدن صبح، تا خوابیدن شب،
از ساحل دریای بی‌کران در طلوع، تا نوای پرستوهای غریب در آسمان غروب،
از دوری تمام‌نشدنی تو، تا چشمان منتظر فرزند پدری که غرق عرق شرم است،
از سراب رسیدن به تو، تا تنهایی رقت‌انگیز ستاره‌ای تنها در دل شب به انتظار خورشید،
از سرمای بی‌کران جان من، تا گرمای مطبوع آغوش دست‌نیافتنی تو،
از همه‌ی آن‌چه در تمامیت من است و به دنبال جلوه‌ای از تو می‌گردد...
به همت اداره کتابخانه های عمومی شهرستان سراب:مراسم گرامیداشت میلاد حضرت فاطمه زهرا (س) با حضور فرماندار سراب برگزار شدبه همت اداره کتابخانه های عمومی شهرستان سراب، مراسم گرامیداشت ولادت حضرت فاطمه زهرا(س) و امام خمینی(ره) با حضور ایرج ثقفی، فرماندار شهرستان سراب برگزار شد.
در این مراسم از برگزیدگان کتابخانه ای جشنواره رضوی و مسابقات کتابخوانی دهه فجر سال 1397 کتابخانه های عمومی سراب با اهدای لوح سپاس و بسته های فرهنگی تجلیل به عمل آمد.
ایرج
بسمه تعالی

راهبردی به نام آب
و سراب

دشمنی استکبار و
ایادی او با ملّت ایران(حتی دیگر ملّتهای آزاده دنیا) نقطه فرجام و پایانی ندارد.
این بسیار ساده اندیشانه است که اگر کسی تصور کند روزی، نزاع فیمابین ما وآمریکا
به طور خاص و دنیای غرب به طور عامّ، در یک ظرف زمانی و مکانی، به ایستگاه پایانی
و آخر خود می رسد. چرا که نزاع بر سر موضوعاتی همچون حق هسته ای، سامانه دفاع
موشکی، حقوق بشر و...موضوعاتی فرعی و بلکه بهانه ای بیش نیستند. سخن و چالش اصلی، تقابل
به فاصله پنج ساعت تار موی دیگه ام سفید شد
اتفاقی دیدمش وقتی جلوی آینه با آواز عاشق قمیشی موهایم راشانه میکردم
سفید شدنش را به چَشم دیدم  قَلبم گرفت خفگی کار دستم داد و اشک از گوشه چشمم چکید با ریختنش لبخند تلخ نبودنت روی لبهایم آمد 
یادم آند گفتی توجیهم کردی خطایی نداشته ای 
لمسش کردم وتکرار کردم تو یادگار تلخترین روز منی
نگفتمت مرو آنجا که پادشات منم
در این سراب فنا چشمه حیات منم
و گر به خشم روی صد هزار سال ز من
به عاقبت به من آیی که منتهات منم
نگفتمت که به نقش جهان مشو راضی
که نقش بند سرا پرده رضات منم
نگفتمت که منم بحر و تو یکی ماهی
مرو به خشک که دریای با صفات منم
نگفتمت که چو مرغان به سوی دام مرو
بیا که قدرت پرواز و پرّ و پات منم
نگفتمت که تو را ره زنند و سرد کنند
که آتش و تبش و گرمی هوات منم
نگفتمت که صفت های زشت بر تو نهند
که گم کنی که سر چشمه صفات منم
نگفتمت که م
همچو شب باده تو از باده شب آمد ه ای،
ساغر لاله به کف بزم طرب آمده ای.
از کویری، که همه تشنه دیدار تو بود، 
ز سراب نظری دشت عرب آمدی،
 خنده شید شده دشمن هر شبنم گل،
جان به لب آمد و تو خنده به لب آمده ای.
کُشته ای غمزدگان را همه با غمزه و ناز،
از غزای غرض خود به غضب آمده ای.
روی خود تابی ز من، این دل من تاب نداشت،
تب طبخاله به لب حال عجب آمده ای.
همچو شب باده تو از بادیه شب آمده ای،
که برون از حد معیار ادب آمده ای.
ثروت گم گشته باز آید به دامان غم مخور
........................ سفره ی خالی شود روزی فسنجان غم مخور
ای تن خشکیده روزی پر شوی دل بد مکن
.............................. وین لب ترکیده باز آید به دندان غم مخور
گر سراب نان باشد باز بر چشم بدن
............................. نانوایی را خری یک روز ای جان غم مخور
دور فرمون گر دو روزی بر سرای ما نگشت
.......................... دایما فرمان نباشد پیچ پیچان غم مخور
در خیابان گر به شوق خانه خواهی زد قدم
............................... سرزنشها گر کند بنگاه منزل غم مخور
گرچه م
انفجار نفتکش‌ها  این بار در عمان!
و باز انگشت‌های خون‌آلود به سمت ایران می‌رود،
در شورای امنیت مطرح می‌شود،
امّا رسیدن به اجماع بین المللی علیه ایران، سراب می‌شود،
آیا در حال تکمیل پازلی برای بدست گرفتن تنگه و دریای عمان هستند؟
+سید علیرضا مصطفوی
سوز سرد دست می اندازد به استخوان هایم و خود را بالا می کشد، پیش می رود از بازوها به سمت گردنم. سلولهایم به نوبت جان می دهند، دست می گذارند بر شاهرگ زندگی، فشارش می دهند، خفه می شوند.
پلک ها کمی از هم فاصله می گیرند، از پشت یک لایه غبار، بین شاخ و برگهای سبز، به دنبال دارکوبها می گردم. از دوردست زوزه ی سگی بر دیواره های جمجمه پنجه می کشند و مگسی جان می دهد؛ آرام پشت سراب پنجره. عنکبوت در کمین است، انگشتانم به تارهای چسبناکش آغشته اند. چیزی سوت می
برو برو که خسته ام از شکستنم
من عاصی از هر عشق و هر دل بستنم
کبوترم که پر زدم ز بام تو
بیزارم از نامت به لب آوردنم
آ……..ه
یه روز سراب من و خواب من و شراب من تو بودی و تو
امروز شهاب من و تاب من و عذاب من تو هستی وتو
یه روز بهار من و یار من و قرار من تو بودی و تو
امروز خزان من و زوال من و زیان من تو هستی و تو
ستاره ها رو شمردم نیومدی و نمردم
بیا که جون نسپردم
بیا که جون نسپردم
میون گریه دویدم حباب اشکو دریدم
ندیدمت که ندیدم
ندیدمت که ندیدم
برو برو که خست
سلام بچه ها..
احتمالا دیگه نتونم بیام وب اینا..البته دقیق معلوم نیست..اگه همه چی خوب پیش بره میام
دعا کنین..
زلزله بدجور لرزوند..بین خودمون باشه از ترس...کککک
زلزله سراب هم بود که میدونید منم اونجا زندگی میکنم..
الان تونسم با شار گوشیم یه پست بذارم که اگر حتی یه درصد نگرانم شدید که میدونم نمیشید
از نگرانی درتون بیارم..همین
دعاکنین همه چی خوب پیش بره..تلفات کم باشه!!
اطراف محل زندگی پیشول هم زلزله بوده ولی چون باباش گوشیشو.گرفته هنوز خبری نتونسم بگ
به مناسبت ماه رمضان، که این غزل از لطیف‌ترین‌های مولاناست، که فکر کردن به مفهومش دل آدم رو می‌لرزونه، یه چیزی شبیه اینکه خدا بغلت می‌کنه و بغض صد هزار ساله‌ات می‌شکنه.
 
نگفتمت مرو آن جا که آشنات منم
در این سراب فنا چشمه حیات منم
وگر به خشم روی صد هزار سال ز من
به عاقبت به من آیی که منتهات منم
نگفتمت که به نقش جهان مشو راضی
که نقش بند سراپرده رضات منم
نگفتمت که منم بحر و تو یکی ماهی
مرو به خشک که دریای باصفات منم
نگفتمت که چو مرغان به سوی دام
کتاب غزلحصارشاعر: میرفواد میرشاه ولد

هر چند که سیراب شدن از تو سراب استلب هام عطش دارد و لب های تو آب استدر ساغر من چشم تو را ریخته ساقیدر ساغر من سعی دو میخانه شراب استبر پهنه ی پیشانی تو جای دو ابروتگسترده پر و بال تو به غیظ عقاب استکوهم که شکسته ست به لبخند تو بغضمجاری شده بر گونه ی من سنگ مذاب استتنها ثمر روز و شب سر شده با عشقیک شاخه گل خشک شده لای اتاق استاین روح به تنگ آمده در کالبد مناین پیله که دور تو تنیدند حباب است
برای تهیه ی این کت
به کویر ماننده ایم
و به صحراهای داغناک
ما ،این آدمیان هبوط کرده در وادی حیرت
که چارسومان را دیوارهای سیمانی گرفته اند
تشنگانی که قدر دریا ندانسته
و پا از گلیم خویش فراتر گذاشتند
و سر از سراب در آوردند
ما این آدمیان سرگشته
این تشنگان تهیدست
...
 
و گفت :
یا موسی!
فقیر آنست که روزی دهنده ای چون منش نیست...
و بیمار آن که طبیبی چون من ندارد...
و غریب آن که رفیقی نیافته مانند من...
خدایا!
ما گدایان همواره در پیشگاهت سر میساییم
که از فقر عشق رنج می بریم
و ا
انگار شوق رسیدن به تو بیشتر غم ندیدنت توی روحم رسوخ کرده.
لبخندِ چسبیده به لبهای من!
بیخود خودت را غصه دار نکن...
من کنار توام...
تو مرا داری و غصه میخوری؟...
کاش دق کنم و همچون روزی را نبینم.
من با تو زنده ام
با تو زندگی میکنم
با تو نفس میکشم.
حتی اگر کنارم راه نروی...
حتی اگر چشمهات تا ارتفاع ستاره ها مرا پرواز ندهند...
حتی اگر توی چشمهام زل نزنی و نگویی که کنارم هستی...
حتی اگر دستهایت اینجا نباشند تا اشک مرا پاک کنند...
.
.
.
یک جمله هست که نمیدانم برایت
سخن در نزد من همچون سراب است
دل دیوانه ام حالش خراب است
گل سرخ از ازل بویی ندارد
دلم بی تو هیاهویی  ندارد
اگرچه با تو شادم و جوانم
چو نیستی همچو بیدی مرده سانم
تو را دیدم که زیبایی چو دریا
دل دیوانه ام دارد تمنا
دل مرغِ قفس آوا ندارد
هوا سرد است و نایش نا ندارد
به بالم دست گیر و مرحمش کن
بخوان نغمه که صوتت تا ندارد
کنون آید همی شعرم به پایان
چرا کین دل، دل گفتن ندارد
اگرچه هست صحبت های بسیار
ولی حرف زیاد، گفتن ندارد
پر بی بال من را تو دوا کن
دل دیو
 
  ارغوان را خیلی دوست داشتم. مدت زیادی با من و درخیالم بود. هرجا که می رفتم، هرجا که می خوابیدم ، حتی در نفس کشیدن هایم.
   شعرهایم برای او بود. داستان هایم از او بود و حتی راز و نیازم برای او بود. پناه بر خدا ! گاهی انگار جای خدا هم می نشست . چون از زیبایی بهره ای برده بود . گاهی فکر می کرد الهه ی زیبایی ست و دوست داشت تمام سیم و زر دنیا را در پایش نثار کنند. اما من فقط می توانستم ردای کسی را بر دوش داشته باشم که اندک حسی عاشقانه در قالب کلمات بریزد و
کتاب طُرقهشاعر: وحید جلالی

از گلی رنگ و بو نمی خواهماز کسی پرس و جو نمی خواهممی نشینم به کنج خلوت خویشبعد از این های و هو نمی خواهمهر کس از هر کسی که پیغامیمی رساند، بگو نمی خواهمآرزو هم سراب موهومی استمن دگر آرزو نمی خواهمچیزی از بختِ مضحک مستپستِ بی آبرو نمی خواهممن دگر بعد از این خودم رابا آینه رو به رو نمی خواهماو که دیگر مرا نمی خواهدمن خودم را چو او نمی خواهمچشم در چشم آینه تا چند؟ من چیزی جز از او نمی خواهم
برای تهیه ی این کتاب می توان
دیگر از باریدن خبری نیست. دیگر از خندیدن اثری نیست زیرا دیگر دوست داشتن در کلبه دلم اقامت نمی کند! مثل همیشه کلمه معروف را بازگو می کنم: پشیمانم...
اما بی تاثیر هست زمانی که ابرها دیگر از این آسمان گذشته اند و از انسانیت به دور است باد را دشنام بگویم!
دوست دارم عصبانی نشوم و دوست دارم بی اختیار گریه کنم. 
 دوست دارم در مقابل آینه به ایستم و رخ در رخ چهره رو به رو بگویم: دوستت دارم...
دوست داشتن چرا اینقد زیبایی؟ 
دوستم داری، دوست داشتن؟
 چه کسیست ک
 
 
مهربان در تابستان98
 
بازار شهرستان سراب تعطیل شد 
به گزارش کانال خبری سراب کلیه واحدهای صنفی سطح شهرستان( سراب ، مهربان ، دوزدوزان ، شربیان )  بغیر از نانوایی ها؛سوپرمارکت ها؛ قصابان و مرغ فروشان؛ فروشندگان کالاهای بهداشتی وداروخانه ها از فردا تا آخر هفته  جهت پیشگیری از شیوع ویروس کرونا تعطیل می باشند . 
 همچنین هرگونه دستفروشی های داخل شهر و میوه فروشی های سیار داخل شهر تعطیل می باشد .
روال خلوت کردن شهرها در ۲۴ ساعت آینده آغاز می‌شو
توصیه های امور آب و فاضلاب شهری روانسردرخصوص جلوگیری از یخ زدگی کنتورآب
با استفاده از خاک اره، پوشال، پارچه، گونی و پشم شیشه کنتورها را بپوشانید.
خاک اره یا پوشاک پارچه را در کیسه‌ای در اطراف کنتورها بریزید.
در زمان یخ‌زدگی از ریختن آب داغ روی کنتورها خودداری کنید؛ زیرا موجب ترکیدگی می‌شود و به جای این کار از کیسه‌ی آب داغ و حرارت غیرمستقیم استفاده کنید
به سراب روانسر بپیوندید
@sarabravansar
[عکس 800×759]
مشاهده مطلب در کانال
رمضان آمد و مهمان تو خواب است خدایا !راه گم کرده و دنبال ثواب است خدایا !
نیست ساقی و زمین یک دل آباد نداردحال مردان خرابات خراب است خدایا !
آبرو با بر و رویی برود گر تو نگیرینقش دینداری ما نقش بر آب است خدایا !
این که، این سوی نقاب است، که دل می‌‌بَرَد از خلقبگذر از آنکه در آن سوی نقاب است خدایا !
کی شود سوی تو بی‌رنگ و سبک بار سفر کرد؟تا که این سفره پر از رنگ و لعاب است، خدایا !
یار در خانه و عمری است که ما گِرد جهانیماین خودش سخت ترین شکل عذاب اس
به گزارش سایت تفریحی چفچفک برگرفته از بیوته  : مرکز لرزه نگاری تبریز اعلام کرد : این زمین لرزه به بزرگی  5.9 (پنج ممیز نه دهم) و کانونش در بخش ترک شهرستان میانه در عمق 2 کیلومتری زمین است.
این زمین لرزه در تبریز و شهرهای اطراف مانند هشترود، مهربان، اسکو بسیار محسوس بود و موجب وحشت مردم آن مناطق شد.هنوز از خسارتهای این زلزله خبری اعلام نشده است.
همچنینین بخوانید:
۵ دستاورد جدید نیروی زمینی ارتش رونمایی شد
جام جهانی والیبال| صعود ۳ پله‌ای ایران در
ما را رها کنید در این رنج بی‌حساب
با قلب پاره پاره و، با سینه‌ای‌ کباب
عمری‌ گذشت در غم هجران روی‌ دوست
مرغم درون آتش و، ماهی‌ بُرونِ آب

حالی‌ نشد نصیبم از این رنج و زندگی‌
پیری‌ رسید غرق بطالت، پس از شباب

از درس و بحث مدرسه‌ام حاصلی‌ نشد
کی‌ می‌توان رشید به دریا ازین سراب؟

هرچه فرا گرفتم و، هرچه ورق زدم
چیزی‌ نبود غیر حجابی‌ پس از حجاب

هان ای‌ عزیز! فصل جوانی‌ بهوش باش!
در پیری‌ از تو، هیچ نیاید بغیر خواب

این جاهِلان که دعوی‌ ارشا
دوباره شبو مینویسم به یاد تو تویی که دور گشته ای ز من دوباره چهار صبحخواب نمی رود به چشم خسته م قلم به دستنشسته ام کنج خاطرهطنین آن صدای عاشقانه ات نوازشی به گوش من می کند، عبور میکنم فرو می روم به عمق یک خیال خیال دیدن دوباره ی دویدنت خیال بارانفرار میکنمدور میشوم ازین جهان پر سراب پناه میبرم به قرص خواب یا که جرعه ای شراب فرار میکنم به آسمان آبی قلم مینویسم از دلم ولی نمانده طاقتم، نمیکشمباز افتادم از نفس می نویسد این قلم خودش نشسته
نگفتمت مرو آن جا ، که آشنات منم؟
در این سراب فنا ، چشمه حیات منم.
 
وگر به خشم روی صد هزار سال ز من
به عاقبت به من آیی ، که منتهات منم.
 
نگفتمت که به نقش جهان مشو راضی؟
که نقش بند سراپرده رضات، منم. 
 
نگفتمت که منم بحر و تو یکی ماهی؟
مرو به خشک ، که دریای باصفات منم. 
 
نگفتمت که تو را رهزنند و سرد کنند؟
که آتش و تبش و گرمی هوات منم. 
 
نگفتمت که صفت های زشت در تو نهند؟
که گم کنی که سرچشمه صفات منم. 
 
نگفتمت که مگو کار بنده از چه جهت
نظام گیرد؟ ، خلاق
امروز با ری ری یک عالمه خندیدیم. ری ری برام آهنگ خوند. یه عالمه... بازم چایی خوردم... به معاون تپلوعه و دستیار مشاوره پسته دادم. دیر رسیدم سر کلاس و چون تو راه دویدن از پله ها با مغز افتادم زمین و بچه ها خندیدن موفقیت آمیز وارد کلاس شدم. امتحانو حدود ۱۸ میشم. معده م درد میکنه. قرص خوردم بدتر شد. وسط همه اینا مامانم یه چیزی گفت زدم زیر گریه‌. اون چیزه که شبیه ماگه ولی ماگ نیست و نمیدونم چی چیه اسمشو فردا افتتاحش میکنم. نتیجه شهریور تا دی درس خوندن، یه
 
غمزه‌ی ناب آن تو ، خوی حجاب آنِ توجلوه چو ماه گر کنی ، کار ثواب آنِ تو
مست کنی مرا اگر ، نوش کنم ز چشم تورقص سماع از من و چنگ و رباب آنِ تو
نَقل به هر فسانه‌ای ، نُقل در این زمانه‌ایتا که به کوچه‌ات شدم ، کوچ و شتاب آنِ تو
در هوسم به تشنگی ، جام شراب سر کشمجام شراب دست تو ، نقش سراب آنِ تو
ای نفست چکامه‌ی سینه‌ی شهد ریز منتنگ گلاب از من و بوی گلاب آنِ تو
راز، درون اسم تو اسم، درون راز توشرب مدام از من و خَمر و شراب آنِ تو
چشم به راه وصل تو دیده‌ی
ّسرآب نیلوفر کرمانشاهسراب نیلوفر کرمانشاه منطقه‌ ای تفریحی توریستی در شهرستان کرمانشاه است که با محیطی فراوان آهسته و دل انگیز هر سال در روزها عید نوروز و روزها فصل تابستان بیشترین مشاهده کننده از سراسر کشور ایران و دنیا را دارااست . سرآب نیلوفر کرمانشاه آکنده‌از گلهای نیلوفر آبی‌رنگ و بوستان ساحلی دوچندان قشنگ می ‌باشد . این سرآب گنجایش بهره‌ دهی آب مضاعف داراست و برای رویش ماهی هم مطلوب است . در سالهای اخیر جهت
برو آسمان خود باش که زمین تو را نمانددو هزار بار مُردی و چنین تو را نماند چه گرفته‌ای ره زیر به سراب و خواب و اوهاممَلِکی و ماهتابی،‌ گِل چین تو را نماند تو که نامدار بودی به جهان روشنی‌هاچه شد این چنین شکستی؟ برو این تو را نماند سر شک ز جان جدا کن به سرشک آفتابیتکاین سَم گلاب‌بوی شکرین تو را نماند برو اوج روح دریاب که کرانه‌ها بگیریفلکت به تاب‌تاب کمرین تو را نماند حلمی از قرارگاه غزلت خطاب آمدبرو آسمان خود باش که زمین تو را نماند
یک ارزش اسلام وقرآن درحجاب است/باچادرتقوا چوهرزن آفتاب است/نور بصیرت میرود تا کل دنیا/زن تابع زهرا وزینب با رباب است/از اهل بیت مصطفی بگرفته الگو/اینک حجاب زن به دنیایک خطاب است/تیرزنان برقلب شیطان عفت اوست/گنج حیا وعفتش پراز ثواب است/بردختران انقلابی آفرین گوی/هرنقشه دشمن برای او سراب است/شیطان تلاشش بی حیایی بین زنهاست/رهروبرای او همیشه درعذاب است/زن باولایت رهرو زهراو زینب/او عاشق راه شهیدان و کتاب است/یاران مهدی مردو زن بسیار دارد/یک ل
زنگ
درس
فعالیت های انجام شده (تدریس)
فعالیت های خواسته شده (تکلیف)

اول
سبک زندگی 
تدریس راز تعادل +تدریس سراب 
5 صفحه ی بعد را پیش مطالعه کنید 

دوم
شیمی 
تدریس درس 4 +کتاب تکمیلی صفحه ی 23
بعد از درست شدن سایت جزوه درس 4 را پرینت بگرید   

سوم
ادبیات
تدریس صفحه ی 50 کتاب تکمیلی+ 
انشا نویسی
یک شنبه آزمون از  درس 5 تا 8 هم تکمیلی هم وزارتی امتحان گرفته می شود

چهارم
ریاضی 
بازدید کار گروهی +ادامه تدریس تبدیلات هندسی
کتاب تکمیلی صفحه ی 59 سوال 5 و 6 و 7 و
ص
 
بهارزمانی است که حتیبا کفش های پر از گِل و لای هم حس و حالِ سوت زدن دارید...
 
"دوگ لارسون"
 
پ.ن:
من از خزان به بهار از عطش به آب رسیدممن از سیاه‌ترین شب به آفتاب رسیدم
هم از خمار رهیدم، هم از فریب گذشتمکه از سراب به دریایی از شراب رسیدم
به جانب تو زدم نقبی از درون سیاهیبه جلوه‌ٔ تو به خورشید بی‌نقاب رسیدم
اگر نشیب رها کردم و فراز گرفتمبه یاری تو بدین حُسن انتخاب رسیدم
شبی که با تو هم‌آغوش از انجماد گذشتمبه تب، به تاب، به آتش، به التهاب رسیدم
سگ سرابی سگی قدرتمند و تنومند با اصالتی ایرانی هست که قدمتش به ایران باستان برمیگرده در کشورمون خیلی پرطرفداره.
جزء گونه سگ‌های ماستیف محسوب می‌شه. به همین خاطر بعضی ها سگ سرابی رو به اسم پرشین ماستیف یا سگ ماستیف ایرانی هم می‌شناسن. به طور کلی ماستیف‌ها به جثه‌ی بزرگ، بدن عضلانی و قدرتمند، و پوزه‌ی آویزنوشون معروفن. البته سگ سرابی نسبت به بقیه نژادهای ماستیف، پوزه‌ی جمع و جورتری داره و فقط لب پایینش یه مقدار آویزونه. زادگاه اصلی سگ سرا
 
  امروز صبح که راه افتادم به سمت محل کار صدای پارس سگ ها مرا ترساند. احساس می کردم در میان راه طعمه ی آنها خواهم شد. چون این روزها عکس ها و فیلم های مستندی از حیات وحش دیده بودم که شامل زندگی خرس های قطبی و گرگ های مناطق سردسیر بود. به پاره پاره شدن گوشت تنم فکر نکرده بودم . فقط یک صدا بود . صدای استخوان هایم را زیر دندان آن درنده ها شنیده و حس کرده بودم. و یا در حالت بسیار دلرحمانه تری لیسیده شدن استخوان های بدنم بود. اما خوب می دانستم که سگ های اط
سوئیس بهشت زندگی واقعیت یا سراب؟
مرد نابینایی که همسرش هر شب از زیبایی اش برای او تعریف می کرد یک شب مرد خسته شد و گفت تو اگر واقعا این همه که می گویی زیبا بودی چشم دارها با تو ازدواج می کردند و نصیب من نمی شدی.
 نمی توان منکر برخی نکات مثبت در کشورهای مختلف شد اما نرخ بالای خود کشی و مهاجرت خود گویای خیلی از چیز هاست.
 عده ای غرب زده در کشور مدام بر طبل غربزدگی می کوبند و از غرب تعریف می کنند اما جالب است از بهشت غرب بیستر بدانید:
۱.مردم سوئیس با
بهار و تابستان بهترین زمان سفر به سراب نیلوفر است است. چراکه غنچه‎ها و گل‌های تازه نیلوفر، لباس زیبایی به تن این دریاچه می‌پوشانند.



سراب همیشه هم بد نیست،چه رسد به این‎که سراب نیلوفر باشد، در یک منطقه زیبای گردشگری در کرمانشاه. جلوه‌ای بی‌نظیر از طبیعت زیبای ایران.
در این استان، دریاچه‎های متعددی است و مجموعه‌ای از دریاچه‌ها با عنوان سرآب یا سراب شناخته می‎شوند.



سراب نیلوفر
یکی از بی‌نظیر ترین و شاخص‌ترین مجموعه‌های نی
سپیده همش یازده سال و دو ماهو  دوازده روزش بود که فهمید پدر ومادرش دارن از هم جدا میشن شبها به هر بهانه ایی بود خودش رو به اتاق پدر و مادرش میرسوند فهمیده بود چند وقتیه مامان و بابا در اتاق رو قفل نمیکنن...خیلی وقت ها با هم جر وبحث میکردن و دوست نداشتن توی یه اتاق باشن. مامان بهش گفته بود هنوز بابا رو دوست داره اما دیگه نمیتونه باهاش زندگی کنه و به خاطر اینکه بابا و سپیده رو دوست داره میخواد از زندگیشون بره .بابا میگفت مامان رو دوست داره و به خاط
♫♫
کاش راه دوری بین ما بود….
کاش سرنوشت ما جدا بود…
از تو فکر من رها بود…
گر ندیده بودمت ای یار!
عــــشــــــق دیدی خانه ات خراب است!
عــــشــــــق هر چه گفته ای سراب است!
این چه حق انتخاب است….
دگر ندارم خبر از دلدار…
دل توبه کردی و شکستی 
 دل با چه رویی عاشق هستیتو امید هر که بستی 
 رفت و آخرش شدی تنها…من یک غم ادامه دارم
♫   ♫   ♫   ♫
♫   ♫  onemovies  ♫   ♫
♫   ♫   ♫   ♫
 من بغض آخرین قرارمکه هنوز در انتظارم 
 برسی به داد این شب ها…تو هما
این همه حال خراب 
خسته ی بنگ و شراب 
راهیِ راهِ سراب 
شاید این مرد به جایی نرسد 
خواب آشفته ی شب 
همه سرگیجه و تب 
دگران عیش و طرب 
شاید این ناله به گوشی نرسد 
خنده ها، فِیک و دروغ
گم در این شهر شلوغ
گردن مردم و یوغ
شاید این دست به دستی نرسد 
عشقِ آلوده به غم 
 خنده آلوده به سم 
هی دروغ و هی دغل
شاید این حس، همه نفرت بشود
 
اخر که میبوسم تو را در انتهای این کتاب♥️اخر بغل می گیرمت در چهار راه انقلاب
اخر که می فهمند همه محو نگاه تو منمیک شب تورا میبوسمت حتی اگر باشد به خواب♥️
هر بار اسمت امده شعری شدی در دفترمشب ها بغضم گریه شد وقتی نبودی وقت خواب♥️
یک بار خوابم امدی از گریه ها دورم کنیگفتی که تو مال منی حالا در اغوشم بخواب♥️
اغوش تو در خواب و چون دیوانه ها بوییدمت♥️ای کاش روزی هم نبود و خواب بودش افتاب
چون ماه دوری و دلم در ارزویت مانده استوقتی به فکرم نیستی
دکتر سایان کیست + بیوگرافی محمد حسین پور امام زمان
 
 
محمد حسین پور (سایان) متولد 1367 در سراب، ورزشکار است
 
فارغ التحصیل دکترای استاتیک پاتولوژی (آسیب شناسی) از دانشگاه ساوانجی استانبول ترکیه بوده و در کنار ورزش، یک نویسنده می باشد که حال ادعای امام زمانی دارد
 
در این مطلب بیوگرافی دکتر سایان را می خوانید
 
 
از روستا تا کرج
محمدی حسین پور در روستای دمیرچی سراب استان آذربایجانشرقی بدنیا آمده است اما بعد از چند سال به همراه خانواده به کرج م
انا کا خول توڑ کر اگرچہ کچھ بکھر گیامگر بفیضِ عشق میں حقیتاً سنور گیاکسوفِ غم سے شمسِ انبساط پائے گا نجاتیہ زندگی کا سلسلہ ظہور تک اگر گیااگر تمہارے عشق کا ہیں ارمغاں، قبول ہیںجنوں کی تہمتیں زمانہ سر مرے جو دھر گیاتمام چاہ خشک تھے ہرایک در پہ قفل تھامگر تمہاری چاہ میں غریب دربدر گیایہ زہر ہجر تلخ ہے مگر اسی کے فیض سےخدا کا شکر جز ترے ہر اعتبار مر گیازمانے کو خبر نہیں، مریض عشق ہوکے چپخود اپنے دل میں کھوجتا ہے چارہ گر کدھر گیابہار رت کے سارے من
متن آهنگ مرا ببخش ترکاش
 
 (مرا ببخش مرا ببخش اسیر تقدیرم مرا ببخش مرا ببخش که بی تو میمیرم)2
سکوت بیقرار من غرور و گریه های تو  و اشک های ساده ای که میچکد برای تو
(زمان بده به زیر سایه دلت کمی مرا امان بده)2
مرا ببخش مرا ببخش اسیر تقدیرم مرا ببخش مرا ببخش که بی تو میمیرم
هوای رفتن تو را نمی شود نفس نکشید چگونه سرنوشت ما به دورمون قفس کشید
حضور تو سراب شد وجود من شراب شد هوای دل خراب شد (نرو ز خاطرات من)2
مرا ببخش مرا ببخش اسیر تقدیرم مرا ببخش مرا ببخ
 
باسمه تعالیامور اجتماعیمهاجرت قصیده ۵
ای جوانان بر شما گویم یکی حرف حساباز خدا خواهم که باشد بر شما فصل الخطاب
ای عزیزانم ! سخن در مورد هجرت بُوَدکو رقابت گشته در این دوره بر پیر و شباب
نیست کار و نیست شغل و زندگی مشکل شدهنیست هجرت چاره ساز ومشکلات است و عذاب
عزت ما در وطن باشد نه در دستان غیربرده می خواهند ما را، بهر اهداف خراب
دین ما ، آیین ما،فرهنگ بی همتای ماستحاوی افکار پویا باشد و اسرار ناب
دین ما تبیین کند احکام حق را بر بشرتا نیفتد د
گاه فکر میکنم باید تمامش کنم
تمامِ آنچه به یکباره برایم پوچ شد
همهٔ آن روزها که سپری شد- خواه با غم و اندو، خواه با شادی و مسرت-
آن خیال‌پردازی‌های بی جهت و بی نتیجه
امیدهای واهی که به سراب دچارند
همه و همه حالا برایم پوج‌اند.
معمولا مثبت می‌اندیشم اما
همیشه از امید گفتن خوب نیست
گاه باید به حالِ بد گریست
باید به حالِ تمامِ روزهای خوش، دردها و خنده ها گریست
کاش میشد تمام شود؛ این تلخی های ترسناک، این فقدان عشق مطلق، کاش فقط پایان بگیرد
حس بد
از شب و روز سیاه بعد تو فهمیده امبر خم تاریکی گیسوی تو چرخیده اماز سراب گونه هایت وقت بیداری پُرمدر میان خواب هر شب گونه را بوسیده اممن همان رمّان تلخی عاشقانه بی تو امتو همان پایان خوبی که برایش چیده امبار اول بود و بار آخرم شد ، عاشقیبار ها از بار سنگین غمش باریده امبا غم تو کوزه ی قلبم ترک خورد و شکستدیگر آن را در میان کاغذی پیچیده امسینمای سینه ام تا خالی از لطف تو شد من تمام صندلی ها را به غم بخشیده امسایه ی دیوار تو آینده را تاریک کردبعد ت
گاهی ازت سئوالی می پرسن که چندین ساله خودت هم براش جوابی نداری وقتی امروز ازم پرسیدن بدنم شروع کرد به لرزیدن این چرا توی ذهنم تکرار شد این چرا چرای چهار سال از زندگیمه خیلی تلاش کردم جوابش رو پیدا کنم ولی انگار جوابی نیست.
هاجر همسر حضرت ابراهیم بود به هر آبی که میرسید میفهمید سرابه زندگی من دقیقا همین شده از دویدن برای رسیدن به این آب دست برنداشتم ولی تصمیم گرفتم کنار این دویدن پیشرفت کنم زندگی کنم و گاهی به خاطر نرسیدن خسته شوم چندین شبه پش
تو بخوانی حرف و ما پنهان دلتو برونی، ما درون جان دل
زین درون عالم به مشت عاشق استزان برون مشتی کف از توفان دل
آن برون مرگ و سراب و انقلاباین درون مستی بی‌پایان دل
شک اگر خیزد برون ویرانی استشکّ حق لیکن شراب و نان دل
شک کند عاشق به انسان نی به حقاین چنین شکّی بروبد خوان دل
این قساوت‌ها که زاهد می‌کنداز دم عقل است نی فرمان دل
دل بگوید موسقی و نور و وجدخلق را رقصان کند قرآن دل
عابدان فرمانبر اهریمن‌اندعاشقان ساقی خوش‌پیمان دل
حلمی از آن آفتاب
همیشه پیش خودم گفته ام که حسی هستاگر چه روی لبت من خطاب هم نشدم
نشد که باشی و باشم نشد ببینمت وبرای  فرصت عشق انتخاب هم نشدم
میان دفتر دل حاضری همیشه  و منزن غیابی یک عکس و قاب هم نشدم
درون شهر شدم کوچه گرد شعر فروشولی  به نرخ زمانه حباب هم نشدم
ببین که واژه ناکام شکل حال من استکه از لب تو لبالب به خواب هم نشدم
زمانه گفت عوض شو به قالبی تازهشنید گوش ولی من مجاب هم نشدم
تو هی عوض شدی و من ولی شبیه خودمبه قلب مثل کویرت سراب هم نشدم
مسیر ناشر مهرت ور
به نام خالق بی‌همتا
صدای خنده‌هاش فضای تنهایی‌هاش رو پر کرده بود
انگاری می‌خندید تا هیولای تنهایی و خستگی‌هاش
جرئت حمله به قلبش رو پیدا نکنه و تو همون پستوی
انتهایی چشماش دوران اسارتش رو بگذرونه.
از خنده‌هاش یه نقاب رنگی ساخته بود تا یادش نره
تنها سلاحی که براش مونده تا با اون هیولاها بجگنه
همین خنده‌های بی‌صدای جسم و روحیه که دلش
تاب باختنشون رو نداره.
آخه اگه یه روزی همین رو هم از دست می‌داد باید
مثل یه کویر، همیشه تشنه دیدن حتی یه سر
#مستند #پلیس_خلیج_فارسرده‌ی سنی: ۱۲+
امشب منتظر باشید لبخند غرورو افتخار بر لبانتان بنشیند ☺️
این مستند حاوی تصاویری است که تا کنون ندیده اید!!!لینک دانلود  https://b2n.ir/271282
 
 
#نقد_مستند #پلیس_خلیج_فارس
بعضی فیلم‌ها نقد✍️ داردنقد یعنی نقاط قوت✅ و ضعف❌اما پلیس خلیج فارسیک آب خنک است در سراب وحشتناکبیابان دنیا!این مستند را سه بار دیدم!بعد تکیه دادم به پشتی صندلیمدستانم را روی دسته‌ی صندلی باز کردمو چشمانم را بستم تا نفس عمیقی که می‌کشم را با
 
♫♫
کاش راه دوری بین ما بود….
کاش سرنوشت ما جدا بود…
از تو فکر من رها بود…
گر ندیده بودمت ای یار!
عــــشــــــق دیدی خانه ات خراب است!
عــــشــــــق هر چه گفته ای سراب است!
این چه حق انتخاب است….
دگر ندارم خبر از دلدار…
دل توبه کردی و شکستی 
 دل با چه رویی عاشق هستیتو امید هر که بستی 
 رفت و آخرش شدی تنها…من یک غم ادامه دارم
♫   ♫   ♫   ♫
♫   ♫  numbermusic  ♫   ♫
♫   ♫   ♫   ♫
 من بغض آخرین قرارمکه هنوز در انتظارم 
 برسی به داد این شب ها…تو
گر تن بدهی؛ دل ندهی کار خراب استچون خوردن نوشابه که در جام شراب است
گر دل بدهی؛ تن ندهی باز خراب استاین بار نه جام است و نه نوشابه... سراب است
دریا بشوی چون به دلت شور عبور استنوشیدن یک جرعه ز جام تو عذاب است
باران بشوی چون که تنت بر همه جاریستکی تشنه شود سیر... فقط نام تو آب است
اینجا به تو از عشق و وفا هیچ نگویندچون دغدغه مردم این شهر حجاب است
تن را بدهی.. دل ندهی فرق ندارد...یک آیه بخوانند گناه تو ثواب است
اصلا سخن از تجربه و علم و توان نیستشایسته
کنگاورای کهن شهر مسمی به وفا کنگاورمردمت شهره به احسان و سخا کنگاورسحر آکنده بود همچو بهار قمصرکوچه پس کوچه ات از باد صبا کنگاورغم تسلی تو در ازمنه دور به حسنداده شهزاده افسرده،شفا کنگاورفصل گرما سرِجوی تو بغایت دلچسبحق به تو از کرمش داده چه ها کنگاورغلغل چشمه و آوای نی چوپان هادور و اطراف تو را داده صفا کنگاوریاد بادا زعمارت،دره چال و کاریزآن همه سبزه و گل رفت کجا کنگاور؟در سراب فش و ماران و کبوتر لانهچه گواراست تو را لطف خدا کنگاورمی برد
کنگاورای کهن شهر مسمی به وفا کنگاورمردمت شهره به احسان و سخا کنگاورسحر آکنده بود همچو بهار قمصرکوچه پس کوچه ات از باد صبا کنگاورغم تسلی تو در ازمنه دور به حسنداده شهزاده افسرده،شفا کنگاورفصل گرما سرِجوی تو بغایت دلچسبحق به تو از کرمش داده چه ها کنگاورغلغل چشمه و آوای نی چوپان هادور و اطراف تو را داده صفا کنگاوریاد بادا زعمارت،دره چال و کاریزآن همه سبزه و گل رفت کجا کنگاور؟در سراب فش و ماران و کبوتر لانهچه گواراست تو را لطف خدا کنگاورمی برد
 
چشمهایت دو ابر باران زاست
روی گونه ات ترانه می بارد
چشم هایت دو کاسه ی صبر است
سال قحطی سراب می کارد
چشم هایت دو کاسه ی چینی ست
ترس های شکستنی دارد
 
آای بانوی معنی ممتد
مژه هایت رقیب مثنوی است
مژه هایت دو تیغ کافر کش
مثل چاقوی قتل کسروی است
مژه هایت دو لات چاقوکش
مثل شعبان عصر پهلوی است
 
| علی محمدی شوپی |
به پشت سرم نگاه می‌کنم. صورتم در هم مچاله می‌شود. آفتابی را می‌بینم که آنقدر درخشان است که تصاویر را اکلیلی بر شبکیه‌ام می‌نگارد. آفتابی که وقتی به رو‌به‌رویم نگاه می‌کنم انگار قوت همیشگی اش را ندارد.
زندگی کردن در زمان گذشته اندوهبار و طاقت فرسا است. با تکرار کردن خاطرات بهشت گونه در ذهنم، روانم را زیر مشت و لگدهای نوستالژیک خرد میکنم. آنقدر محو سراب گذشته می‌شوم که یادم می‌رود امروز همان گذشته‌ای است که فردا خاطرات خوشش شلاقی بر رو
متن آهنگ رضا بهرام کاش
متن موزیک کاش از رضا بهرام:
───┤ ♩♬♫♪♭ ├───
کاش راه دوری بین ما بود….
کاش سرنوشت ما جدا بود…
از تو فکر من رها بود…
گر ندیده بودمت ای یار!
عــــشــــــق دیدی خانه ات خراب است!
عــــشــــــق هر چه گفته ای سراب است!
این چه حق انتخاب است….
دگر ندارم خبر از دلدار…
دل توبه کردی و شکستی ♬♫♪ دل با چه رویی عاشق هستی
تو امید هر که بستی ♬♫♪ رفت و آخرش شدی تنها…
من یک غم ادامه دارم ♬♫♪ من بغض آخرین قرارم
که هنوز در انتظار
یک فروند جنگنده میگ ۲۹ نیروی هوایی ساعاتی پیش در استان اردبیل دچار حادثه شد.
 به نقل از روابط عمومی ارتش، یک فروند جنگنده میگ ۲۹ نیروی هوایی ساعاتی پیش در منطقه شمال‌غرب کشور و استان اردبیل دچار حادثه شد.لاشه هواپیما تا لحظه مخابره این خبر پیدا شده است، اما تاکنون اثری از خلبان پیدا نشده است و این احتمال وجود دارد که خلبان موفق به ایجکت شده باشد.خلبان این جنگنده سرهنگ محمدرضا رحمانی از خلبانان مجرب  نیروی هوایی بوده است.با وجود شرایط جوی ن
نوشتن، هزار و یک فایده دارد. یکی از فواید نوشتن آن است که فرصت خوبی برای نظم بخشیدن و پیراستن اندیشه‌های نویسنده به وجود می‌آورد. با نوشتن می‌توان اندیشید و اندیشه‌های خود را از غربال خود انتقادی گذراند و در ویترین واژه‌ها گذاشت. آن‌ گاه از بیرون، به آن‌ چه در ذهن‌ گذشته نگاه کرد و زشت و زیبای آن را بهتر دریافت. با نوشتن می‌توان یاد داد، یاد گرفت، به خاطر سپرد، حتی از یاد برد و در نهایت این که با نوشتن می‌توان وزن و ارزش سرمایه‌ها یا دل م
وقتی بحث مناطق گردشگری به میان می‌آید، شهرستان نهاوند با دارا بودن طبیعت خاص، اماکن باستانی و سابقه تاریخی حرف‌های زیادی برای گفتن دارد، تا آنجا که استاندار همدان -که سابقه ۵ سال فرمانداری نهاوند را در کارنامه دارد- در جلسه ستاد خدمات سفر استان می‌گوید: مردم باید بدانند که آب و هوای شمالی کشور را بدون هوای شرجی در نهاوند داریم.
اما وقتی پای زیرساخت‌های لازم برای جذب گردشگر و بهره‌برداری مردم شهرستان از این صنعت می‌افتد، حرف فرماندار نه
ای خجل از چهرهٔ تو آفتابآفتاب از عرصه شد در پیچ وتاب

شد سیه از خِجلت گیسوی دوستچهرهٔ ریحان در وی مُشکِ ناب

ساقیا جان بر لب آمد از عطشحُسن بذلِ باده باشد بی حساب

ساقی از مَخموری هندوی چشمآسمان را همچو من دارد خراب

پنجه دست لبم هرگز نشداز گل بوس رخ او کامیاب

باشد از بخت بدم یا از سپهرکو به پیش دشمنم دارد عتاب

هر چه گویم در حَقِش باشد خطاچون زنادانان نمی آید صواب

چشم حق بین هر که دارد آگه استنیست عیش دور کردن جز سراب

"حسرت"از الطاف ساغر عاقبتش
تور 3.5 روزه تور کرمانشاه و بیستون تا ساتیاریتاریخ اجرا :24مهر الی 27 ماهمحل اقامت هتل سه ستارهبیمه تور (بیمه ایران) + ورودیه ها + بیمه اتوبوس + تورلیدر باتجربه و کارت دار گردشگری و میراث فرهنگیگشت ها:مجموعه بیستون (ثبت جهانی یونسکو) (شامل سنگ نبشته بیستون، پیکره هرکول، دیواره فرهادتراش، بنای ساسانی، کاروانسرای ایلخانی، کاروانسرای بیستون (صفوی)، نقش برجسته بلاش، محوطه تاریخی پارت و سراب بیستون) - معبد آناهیتای کنگاور - طاق بستان - مسجد شافعی ها -
یه روز بابا با خانواده دوستش می‌خواست بره سراب. اومد به من و خواهرم گیر داد که الا و بلا شما باید بیاید. گیر ها. نه اصرار. در حد اگه نیای دختر من نیستی. به  مامان هم نگفت. مامان ناراحت شد ولی گفت شما برید من امتحان دارم درس می‌خونم خونه ساکته. رفتیم. اون روز از همه دنیا متنفر بودم. حالم داشت از اون جو کوفتی بهم می‌خورد. 
یه جا مهمون دوست بابا رو به خواهرم به مامان اشاره کرد. اون گفت مامانم امتحان داشت نیومد. اسرا پرید وسط حرفش گفت خب اینم مامانته
                   
مقدمه:
مهر اساس تولد هر نوزادیه که نام های مختلفی داره: محبت، عشق، دوست داشتن، علاقه....
معنای اصیل این کلمه نوره، نور الهی که از ذات خدا سرچشمه میگیره، نوری که خدا نهالش رو زمان متولد شدن هر نوزادی توی قلبش می کاره.
هر نوری نیمه گمشده ای داره نیمه ایی که به تنهایی ها پایان می ده.
در هزارتوی سرنوشت هر انسانی نورهایی وجود داره که تنها ظاهری از نور رو یدک می کشن و به اشتباه گاه آدم رو در سراب دیدن روزنه نور به تباهی و گمراهی می کشو
تور 3.5 روزه کردستان وسنندجتاریخ اجرا 24مهر ای 27 مهر ماهمحل حرکت : تهران - میدان آرژانتینمحل اقامت :هتل 3 ستاره زریوار مریوانبیمه تور (بیمه ایران) + ورودیه ها + بیمه اتوبوس + تورلیدر باتجربه و کارت دار گردشگری و میراث فرهنگیگشت ها:عمارت آصف وزیری یا خانه کرد (موزه مردم شناسی کردستان) - قرآن تاریخی نگل - دریاچه زریوار مریوان (هزینه قایق با گردشگر) - خرید از بازار مریوان (اختیاری) - روستای طبقاتی اورامان تخت (هورامان تخت) - آرامگاه پیر شالیار - مجموعه بی
تو بجو کلام پنهان، تو بجو اذانِ در جانتو بجو حروف رقصان، تو بجو شراب جوشان
تو بجو به هر دو سویت، به درون و روبرویتتو بجو به های‌و‌هویت، به سرود و رقص عریان
بِنِشین و نیک بنگر که عمارتیست افتانبِنِشین و نیک بنگر که عمارتیست خیزان
سر آن گرفته این شب که ز قلّه‌ها بخیزددم آن گرفته این تب که کشد مرا ز انسان
برو آدمی چه سانی که سراب عقل خاک استبرو خادمی بیاموز به حروف و رمز رحمان
برو این چنین نپایی، که به ساعتی و جاییبرو بی‌زمان به پا کن سر و سین و
محمد خان موسیوند کیست؟
در مهاجرت بخش بزرگی از موسیوندها از مسکن اصلی
خود در دشت خاوه در نورآباد دلفان به مناطق دیگر لرستان، مرحوم محمد خان موسیوند
نقش مهمی داشته است. این مهاجرت حدود دویست و پنجاه سال قبل انجام شده است یعنی در
عهد کریم خان زند. مرحوم محمد خان موسیوند یک پسر به نام عبدال و شش دختر داشته
است. دخترهای او واسطۀ خویشاوندی موسیوندها با خانواده‌ها و ایلات و طوایف بزرگ
لرستان و به ویژه بیرانوندها و سگوندها می‌شوند:
1)     
مادربزر
تا تو حقارت خود نپذیری آغاز به بزرگ شدن نمی‌کنی. تا تو ندانی کمی، کودنی، کوچکی، عزم عظمت نمی‌کنی. سفیران از راهها گذشته‌اند ای طفل نازپرورده‌ی گهواره‌نشین. تو خود را همانند ایشان مدان. تو نیز باید از راهها بگذری.

اوهام همانند می‌کند. می‌گوید من نیز چون او رفته‌ام. نه، تو هیچ نرفته‎ای. تو به سراب یازیده‌ای، تو سرابِ رفتن کرده‌ای. چرا که کبر، چرا که حسد، رفتن نمی‌داند، ماندن می‌داند و ثبات می‌داند، بر آنچه که نیست. 
کودن، قیاس می‌کند.
هِگِل جهان را دارای روح میداند و سیرِ روحِ جهان را در جهت جستجوی آزادی! او میگوید هدف تاریخ آشکار کردن ایده ی آزادی در آگاهی آدمی است.
.
به تاریخ بنگریم و آنچه که بر آدمی گذشته است. جنگ، اسارت، انقلاب، آزادی. تاریخ همچنان تکرار میشود، در این تکرار بشر به آزادی های زیادی دست یافته و از دست قانون های ناعادلانه ی بسیاری خود را نجات داده است..اما اسارت آدمی تمام شدنی نیست، اسارت اکنون به معنای قدیمی در زندان بودن نیست، هرچند که زندانی هایمان کم نیس
محمد خان موسیوند کیست؟

در مهاجرت بخش بزرگی از موسیوندها از مسکن اصلی
خود در دشت خاوه در نورآباد دلفان به مناطق دیگر لرستان، مرحوم محمد خان موسیوند
نقش مهمی داشته است. این مهاجرت حدود دویست و پنجاه سال قبل انجام شده است یعنی در
عهد کریم خان زند. مرحوم محمد خان موسیوند یک پسر به نام عبدال و شش دختر داشته
است. دخترهای او واسطۀ خویشاوندی موسیوندها با خانواده‌ها و ایلات و طوایف بزرگ
لرستان و به ویژه بیرانوندها و سگوندها می‌شوند:
1)     
مادربزر
Kash
#RezaBahram
کاش راه دوری بین ما بود 
کاش سرنوشت ما جدا بود
از تو فکر من رها بود 
گر ندیده بودمت ای یار
عشق دیدی خانه ات خراب است
عشق هرچه گفته ای سراب است
این چه حق انتخاب است 
که ندارم خبر از دلدار
تو همانی که رگ خواب مرا میدانی
تو همانی که به درد دل من درمانی
باورت کردم و گفتی تا ابد میمانی
دیدی آخر که تو رفتی و من اینجا ماندم
دیدی که آخر ز پرواز دلت جا ماندم
تنها یار بی کسی ها دیدی آخر تنها ماندم
دل توبه کردی و شکستی دل 
با چه رویی عاشق هستی
تو امی
بسم الله الرحمن الرحیمآقای مهربانم سلام...!مدتی می‌شود که بهانه‌های مختلف، پنجره ی روشنی را بر من بسته است...مثل همه ی اهل زمانه‌ام! آخر مردمان زمانه ی ما،به بهانه ی زندگی پر ز نور، در تاریکی سر می‌کنند...به بهانه ی چیدن گلی، به بوستان نقاشی شده ی تابلوی کاغذی چشم می‌دوزند...به بهانه ی سیرابی، سراب‌ها از پس هم می‌گذرانند...و به بهانه ی انتظارت، بر پشت دیوار غیبت تکیه می‌زنند...و...بهانه پشت بهانه...گویی کسی نیست تا برخیزد و بی‌بهانه، سنگی از ا
ببین منو! داری میبینی منو؟ من هنوزم هر آهنگ بی‌کلامی که دلمو بلرزونه، یا فکر کنم یه روزی ممکنه دلمو بلرزونه، سیو می‌کنم. واسه تئاترم! واسه آرزویی که از وقتی فهمیدم یه روزی به‌دستش شاید بشه آورد، داشتم زندگی میکردمش. واسه اون استیج لعنتی ای که همه ی عمر خواستم روش پا بکوبم. بخندم. اگه صدامو میشنوی، اگه این یه کمدی لعنتیه، هیچ‌جاش خنده‌دار نیست. من نمی‌خندم. من دارم میسوزم. قلبم داره میسوزه از مرور خاطراتی که میتونستن رقم بخورن یه جای تاریخ
و باز هم زلزله
چشمتون روز بد نبینه
داشتم خواب زلزله میدیدم ، خواب که تموم شد بیدار شدم
یهو‌ زمین هوس رقص بندری به سرش زد
قشنگ ده ثانیه لرزید
تاره مایی که تو یه شهر دیگه هستیم زیاد احساس نکردیم این بود
بیچاره مردم میانه ، یاد اون روزایی افتادم که خود اهر زلزله اومده بود
یاد آوارگی هامون ، دوری از خونه
ولی حداقلش این بود که میدونستیم یه سرپناه داریم
و بعد یک هفته آوارگی تصمیم گرفتیم بریم خونه
بیچاره اونایی که خونشون رو از دست داده بودن
مخصوصا
روانشناسی
اعتراض




نویسنده:
مانوئل جی اسمیت

مترجم:
مهدی قراچه داغی

انتشارات:
درسا

چاپ:
نوزدهم


نویسنده
این کتاب در 288 صفحه، خواننده را ابتدا با ده حق قاطعیت که در واقع حقوق
حقه ای هر انسان می باشد آشنا میکند سپس با پنچ روش عملی وکاربردی (سراب
دریایی، صفحه خط افتاده، تایید منفی، پرس و جوی منفی و بیان خواسته) راه های
جلوگیری از سلطه جویی را آموزش میدهد و بهترین قسمت این کتاب که من خیلی دوستش
داشتم تنوع و کثرت مثال هستش که در آن سی گفتگو کاربردی
بنویس!باری دگر به احترام ندامت روزهای نبودنت..
بنویس به کابوس کوچک خوانده نشدن،
به یاد شروع دوستی‌ات با قلم.
بنویس، چرا که این روزها،
هیچ نتواند تو را آرامش بخشد, جز دوستی.
وز سراب انسان‌های پوشالی گذر کن
که در پشت قله هایش انسانیت را به چشم میتوان دید، نه به خیال.
باری دگر بنویس،
به یاد آبشار باران، زمستان و آدم برفی، silvermoon city،
شهربازی، دریاچه نقره‌ای، چشمهایش،
به یاد انجمن شاعران مرده، به یاد تناقض و تعادل و تعامل.
بنویس که شاید تنها یادگا
و باز هم زلزله
چشمتون روز بد نبینه
داشتم خواب زلزله میدیدم ، خواب که تموم شد بیدار شدم
یهو‌ زمین هوس رقص بندری به سرش زد
قشنگ ده ثانیه لرزید
تازه مایی که تو یه شهر دیگه هستیم زیاد احساس نکردیم این بود
بیچاره مردم میانه ، یاد اون روزایی افتادم که خود اهر زلزله اومده بود
یاد آوارگی هامون ، دوری از خونه
ولی حداقلش این بود که میدونستیم یه سرپناه داریم
و بعد یک هفته آوارگی تصمیم گرفتیم بریم خونه
بیچاره اونایی که خونشون رو از دست داده بودن
مخصوصا
و باز هم زلزله
چشمتون روز بد نبینه
داشتم خواب زلزله میدیدم ، خواب که تموم شد بیدار شدم
یهو‌ زمین هوس رقص بندری به سرش زد
قشنگ ده ثانیه لرزید
تازه مایی که تو یه شهر دیگه هستیم زیاد احساس نکردیم این بود
بیچاره مردم میانه ، یاد اون روزایی افتادم که خود اهر زلزله اومده بود
یاد آوارگی هامون ، دوری از خونه
ولی حداقلش این بود که میدونستیم یه سرپناه داریم
و بعد یک هفته آوارگی تصمیم گرفتیم بریم خونه
بیچاره اونایی که خونشون رو از دست داده بودن
مخصوصا
ما را رها کُنید دَر این رنج بی حساب‏
‌‏با قلب پاره پاره و با سینه ای کباب‏
‌‏عُمری گذشت در غم هجران روی دوست‏
‏مُرغم درون آتش و ماهی بُرونِ آب‏
‌‏حالی نشد نصیبم از این رنج و زندگی‏
پیری رسید غرق بطالت پس از شباب‏
‌‏از دَرس و بحث مَدرسه ام حاصِلی نشد‏
‏کی میتوان رسید بدَریا ازین سراب‏
‌‏هَرچه فرا گرفتم و هَرچه ورق زدم‏
چیزی نبود غیر حجابی پس از حجاب‏
‌‏هان ای عزیز! فصل جوانی بهوش باش!‏
دَر پیری از تو هیچ نیاید بغیر خواب‏
‌‏این جٰ
جاهای دیدنی کرمانشاه که حتما باید رفت
 
 
 

یکی از قشنگترین و تاریخی‌ترین شهرهای ایران کرمانشاه
است. شهری که هجدهمین شهر بزرگ ایران محسوب می‌شود و یکی از
پرجاذبه‌ترین‌ها. کرمانشاه ۴ هزار جاذبه تاریخی دارد و همین کافی است برای
سفر به این استان غربی کشور. در این پست به دلیل کثرت جاهای دیدنی
کرمانشاه، مهمترین جاهای دیدنی این شهر را نوشته‌ایم، جاهایی که حتما باید
دید.
 
بیستون؛ از معروف‌ترین جاهای دیدنی کرمانشاه
 
 
وقتی
اسم کرمانشاه م
_______________________________________________________________
نگفتمت مرو آن جا که آشنات منم
در این سراب فنا چشمه حیات منم
وگر به خشم روی صد هزار سال ز من
به عاقبت به من آیی که منتهات منم
نگفتمت که به نقش جهان مشو راضی
که نقش بند سراپرده رضات منم
نگفتمت که منم بحر و تو یکی ماهی
مرو به خشک که دریای باصفات منم
نگفتمت که چو مرغان به سوی دام مرو
بیا که قدرت پرواز و پرّ و پات منم
نگفتمت که تو را ره زنند و سرد کنند
که آتش و تبش و گرمی هوات منم
نگفتمت که صفت‌های زشت در تو نهند
که گم
 
متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد.توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشدبا این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش این فایل را برای تان فراهم آورد.
param name="AutoStart" value="False">


تو با دلتنگیای من، تو با این جاده هم دستیتظاهر کن ازم دوری، تظاهر می کنم هستی
 
 
سراب رد پای تو/ داریوش
من اینجا با خیالت میکنم بیهوده دلشادی
نمیدانم تو هرگز در سراب عشق افتادی؟
تو آنسوئی من اینسو غرق رویایت گرفتارم
جنون میتازد از هرسو به روح من به استادی
به تاراج زمان تن داده ای تنها و غمگینم



بگو آیا تو هم چون من به این تاراج تن دادی ؟
خودکشی ازچاله درآمدن و به چاه افتادن است، خودکشی انسان را از مشکلاتی که کم و زیاد برای همه مردم وجود دارد خلاص خواهد کرد ولی وارد مشکلاتی بزرگ‌تر و دردناک‌تر و غیرقابل برگشت خواهد کرد که خداوند بصورت اختصاصی برای فرد خودکشی کننده در نظر گرفته است.امام‌صادق(علیه‌السلام)«مَنْ قَتَلَ نَفْسَهُ مُتَعَمِّداً فَهُوَ فِی نَارِ جَهَنَّمَ خَالِداً فِیهَا»(1)«هر کس عمدا خودکشی کند، او همیشه در آتش دوزخ خواهد بود»پاورقی1-من لا یحضره الفقیه , ج 4 , ص
  • زن دارد از اعتیاد مستر به تماشای کارتون می‌کاهد. نشمرده‌ام اما چندشبی می‌شود. با مرد رفته‌اند تنظیمات ماهواره را بهم ریخته‌اند و عاقبت فهمیده‌اند از کجا باید شبکه را قطع کرد. شب‌ها از یازده به بعد یکی مستر را به بهانه‌ای از نشیمن می‌برد بیرون و آن‌یکی شبکه را قطع می‌کند. یکی دو شب اول از فرط عادت و آمختگی به این برنامه‌ها کارش به پرخاش هم کشید. حالا دارد عادت می‌کند. خوابش هم بهتر شده. به جای هشت صبح، سه‌ شب می‌خوابد! •
|
• دیروز کس

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها